تحلیلگران اندیشکده آمریکایی «بروکینگز» میگویند دولت «دونالد ترامپ» با درک نادرست از جایگاه و نفوذ سردار «قاسم سلیمانی» دست به اقدامی زد که برای مدیریت آن هیچ راهبرد مشخصی ندارد و پیامد آن ممکناست فرار ایالات متحده از منطقه یا تشدید تنشها باشد.
حمله بامداد روز جمعه آمریکاییها به کاروان حامل سردار «قاسم سلیمانی» در مسیر فرودگاه بینالمللی بغداد از هر منظری که دیدهشود غیر از اقدام تروریستی نمیتوان بر آن نام نهاد. اگر چه کاخ سفید و به ویژه «دونالد ترامپ» از انواع توجیه و بهانهتراشیها برای دفاع از اقدام خود استفاده کردند و حتی آن را در راستای جلوگیری از بهراه افتادن جنگ دانستند اما کارشناسان و حتی بسیاری از سیاستمداران آمریکایی دریافتهاند انجام چنین اقدامی بدون درنظر گرفتن همه جوانب آن از سوی رئیسجمهوری آمریکا صورت گرفته است.
طیفی از تحلیلگران در غرب و حتی مقامهای آمریکایی نسبت به اهمیت موضوع و میزان محبوبیت سردار شهید دچار اشتباه محاسباتی شدهبودند و اکنون تنها به این فکر میکنند که ایران چگونه، چه زمانی و کجا انتقام خون مدافع آب و خاک ایران و استوانه مبارزه با تروریسم تکفیری در منطقه از آنها خواهد گرفت.
اندیشکده آمریکایی «بروکینگز» در گزارشی مبسوط به بررسی این اقدام کاخ سفید پرداخت و دیدگاه تحلیلگران خود در حوزه سیاست بینالملل را در مورد پیامدها و آینده تحولات جویا شد. در ادامه به صورت اجمالی ارزیابی کارشناسان بروکینگر از تحولات خاورمیانه پس از ترور سردار سلیمانی را میخوانیم.
ترامپ با ترور از تهدیدها رها نمیشود
«مدیحه افضل» تحلیلگر حوزه امنیت و اطلاعات در مرکز سیاست خاورمیانهای اعتقاد دارد نکته نامشخص و نگرانکننده چگونگی تصمیمگیری برای این اقدام است، آن هم در سالی که قرار است انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا برگزار شود و ترامپ برای انتخاب دوباره تلاش میکند. شاید او میخواست به دستاوردی چون حذف «اسامه بن لادن» که سال ۲۰۱۱ در دولت «باراک اوباما» اتفاق افتاد دستیابد اما ترامپ با این اقدام خود نشان میدهد که بر طبل جنگ میکوبد. اگرچه وی شعار ناسیونالیستی میدهد اما نسبت به سیاستهای چالشآفرین در داخل آمریکا بیتفاوت است.
به گفته این تحلیلگر، در حالی که ترامپ در سالهای پیش از ریاستجمهوری، اوباما را فردی توصیف میکرد که میخواهد به جنگ ایران برود اما اوباما بن لادن را در پاکستان یعنی در سرزمینی هدف حمله خود قرار داد که در همانجا آفریده شده بود. حال خود ترامپ اقدامی را انجام میدهد که ممکن است مسیر را به جنگ بکشاند.
به شهادت رساندن سردار سلیمانی به باور این تحلیلگر، اقدامی بسیار آشفته بود که به درستی مورد انتقاد و اعتراض قرار گرفته است زیرا وی نماینده رسمی نیروهای مسلح یک کشور بود؛ ایران حمله را اقدامی جنگی میداند و به نوعی آن را تلافی خواهد کرد. وی افزود: در پایان کار ترامپ ممکن است جان تعداد زیادی از آمریکاییها را به خاطر این حمله به خطر بیاندازد نه اینکه از میزان خطر برای این کشور کم کند.
ترامپ سردار را نشناخت
«دانیل بیمن» تحلیلگر ارشد مرکز سیاست خاورمیانه نیز بر این باور است که حمله به فرمانده پرسابقه نیروی سپاه قدس ایران حفرهای را در روابط واشنگتن با عراق و ایران نمودار ساخت که به طور کلی بر موقعیت آمریکا در خاورمیانه تأثیر خواهد داشت. بازتابهای این اقدام بسیار سهمگین و بزرگ خواهد بود و به نحو چشمگیری به میزان آمادگی ایالاتمتحده برای رودررویی با پاسخ ایران و نیروهای نزدیک به تهران در خاورمیانه بستگی دارد.
به اعتقاد وی نگاه به سابقه اقدامات ترامپ در خاورمیانه نگرانیهای فراوانی را ایجاد میکند. بیمن افزود: ارزیابی میزان نفوذسردار سلیمانی سخت است. ایران در میان گروههای شبهنظامی از عراق، یمن، لبنان، سوریه، افغانستان تا فلسطین بازیگری غالب یا مهم به شمار میرود. … سردار سلیمانی از سال ۱۹۹۸۸ فرمانده نیروی سپاه قدس بود و شبکه پرقدرتی را در ایران و کشورهای منطقه ایجاد کرد. او نماد توان، پرستیز و قدرت ایران است.
«شلبی تلهامی» تحلیلگر شناختهشده این مرکز نیز اعتقاد دارد همانگونه که روزنامه «واشنگتن پست» در بررسی بحران اخیر در عراق آورده است، ترامپ خود را با خروج از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ آلوده کرد و تحریمهای گستردهای را علیه تهران به اجرا درآورد، این رویکرد در دورهای دنبال شد که براساس گزارش سازمان ملل، ایران به توافق پایبند بود.
این تحلیلگر افزود ترامپ شرایط غیرممکنی برای ایران پدید آورد. در طرف مقابل ترامپ هم نمیخواهد در مقابل شرایط ناگواری که ایران برایش در منطقه ایجاد کرده است، ساکت بماند ضمن اینکه نمیخواهد وضعیت حساس منطقه را بدتر کند. باید به این وضعیت مشاوران و بازیگران منطقهای را که نسبت به تشدید اوضاع بیتفاوتند اضافه کرد. هرگونه واکنش از سوی یک سمت ممکن است برای طرف مقابل از نظر سیاسی یا راهبردی غیرقابل تحمل باشد و ممکن است به تشدید سریع تنش بیانجامد.
تلهامی میگوید: سلیمانی چهره سیاست ایران در لبنان، عراق و سوریه بود و متحدانی داشت که بهراحتی قابل مهار نیستند. با اینحال تناقضاتی که ترامپ در مورد توافق هستهای و تشدید تحریمها نشان داد ممکن است اینبار با واکنشهایی از سوی ایران همراه شود که افزایش بحران را قطعی خواهد کرد.
فرار از عراق یا مدیریت بحران؟
«سوزان مالونی» معاون برنامه سیاست خارجی و تحلیلگر ارشد مرکز فوق هم بر این باور است که امکان درگیری میان ایران و آمریکا با این اقدام آمریکا وجوه جدید و جدی پیدا کردهاست. دولت ترامپ با حمله به طراح دامنه نفوذ ایران در خاورمیانه، سطح تنشها با تهران را از حوزه اقتصادی به اقدام جنگی ارتقا داد و این احتمال وجود دارد که به یک واکنش جدی، خطرناک و غیرقابل پیشبینی از سوی ایران منجر شود.
وی میگوید انتخاب معاون سردار سلیمانی به عنوان فرمانده جدید سپاه قدس نشان میدهد که فعالیت این نیرو به صورت معمول و همچون گذشته ادامه خواهد یافت. همچنین این اقدام حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی سه دهه پس از فقدان بنیانگذار آن وابسته به فرد نیست.
این تحلیلگر برجسته مسائل خاورمیانه و ایران افزود: شواهد اندکی وجود دارد که دولت ترامپ راهبردی را برای مدیریت این رویارویی غیرمترقبه با ایران داشته باشد. این حمله در کنار دیگر اقدامات آمریکا در عراق ممکن است پیامدهای ناگواری را برای حضور آمریکا در این کشور داشته باشد. این حمله هوایی، آن هم در کشوری که ماههاست درگیر اعتراضات داخلی است، عراق را در وضعیت بدی قرار میدهد. این پرسش مطرح است که آیا طرحی برای مدیریت اوضاع پیچیده عراق وجود دارد و فراتر از این آشفتگی، آیا راهی برای ایالات متحده جهت فرار از عراق هست؟
به توصیه این کارشناس، دولت ترامپ باید منطقی باشد و از هر گونه اقدام تند برای کسب پیروزی تمام عیار خودداری کند زیرا راه حل آسانی برای چالشها با ایران وجود ندارد. تحولات اخیر به طور قطع محیط عمل را برای منافع آمریکا و متحدانش در منطقه محدود میسازد. هیچ یک از دو طرف جنگ نمیخواهند اما دوری کردن از مسیری که به سرعت به سمت منازعهای گستردهتر در حرکت است، سخت به نظر میرسد.
«بروس ریدل» تحلیلگر ارشد مرکز سیاست خارومیانه هم اظهار میدارد: عربستان سعودی بدون تردید از اینکه میبیند ایران یکی از فرماندهان استراتژیست و ارشد خود را از دست داده خرسند است. با این حال، در داخل کاخ پادشاهی نگرانیهای عمیقی در مورد آینده و اینکه ایران چه زمانی، کجا و چگونه تلافی خواهد کرد، وجود دارد. تهران به طور قطع به دنبال خروج آمریکا از عراق است و اگر ایرانیها موفق به آن شوند دیگر عربستان هم قادر به ماندن در عراق نیست. ایران در چنین شرایطی قدرت خود را در بخش شمالی عربستان تحکیم میکند و در این وضعیت کویت، بحرین و امارات با دلهره و ترس به عربستان نزدیک میشوند.
به اعتقاد وی در بخش جنوبی هم سعودیها درگیر جنگ با حوثیها هستند و ایران ممکن است در یمن برخی معادلات را برهم بزند. از طرف دیگر عربستان از فعالیت شیعیان در داخل خاک خود هم نگران است. این شرایط برای ریاض اضطراب حاد و شدیدی را به همراه دارد.