عدم انطباق آموزش رسمی با نیازهای بازار کار
عدم انطباق آموزش رسمی با نیازهای بازار کار

بررسی میزان نقش عدم تطابق آموزش های رسمی با نیازهای کشور به عنوان یکی از دلایل افزایش بیکاری

به گزارش پگاه خبر؛امروزه اغلب کشورها به ­خصوص کشورهای درحال توسعه با مسئله­ ی ازدیاد جمعیت و جوانی آن و بحران ها و چالش ­های بیکاری ناشی از آن دست وپنجه نرم می کنند. مسئله ای که در استمرار یا تقویت آن نقش دارد، عدم انطباق آموزش های رسمی با سازوکارهای کارآفرینی و مهارتی دانش ­آموزان و دانشجویان است. در همین چارچوب عدم موفقیت دانش آموختگان در تصدی شغل مناسب از مناظر گوناگونی مورد تحلیل قرار گرفته است. عدم صلاحیت و تخصص دانش آموختگان، اقتصاد مونتاژی و بازار کار ناسالم، سرعت تغییرات و تحولات دانش و فناوری در جهان امروز و عدم انطباق یافته ها و آموخته های آموزش عالی و رسمی کشور با نیازهای کشور ازجمله مولفه هایی اند که در تحلیل این مسئله مطرح شده اند.
با توجه به اینکه بخش اعظم جمعیت جمهوری اسلامی ایران را جوانان و اقشار تحصیل کرده با مدارک دانشگاهی تشکیل می دهند، طی یکی دو دهه ی اخیر مسئله و چالش بیکاری به عنوان یک خطر جدی اجتماعی و سیاسی برای کشور تبدیل شده است. در این زمینه دلایل مختلفی از سوی تحلیل گران مطرح شده است. عدم تطابق نظام آموزشی عالی و رسمی کشور با نیازهای جامعه و از طرف دیگر فرصت ها و پتانسیل های بالقوه ی فراوان، ضرورت یادگیری انواع مهارت های عملی و کاربردی، بررسی از تجربیات کشورهای موفق، برون رفت از چالش بیکاری و… سبب شده که تبیین و تحلیل آن هدف این مطالعه قرار گیرد.
ایران نیز همانند بسیاری از کشورها با چالش و مسئله­ ی بیکاری در میان تحصیل­ کردگان مواجه است. پس از انقلاب برنامه های مختلفی جهت توسعه در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در دستور کار قرار گرفت. در برنامه های پنجم و ششم توسعه کشور، نرخ رشد اقتصادی ۸ درصد هدف گذاری شده است. با این حال، متوسط رشد اقتصادی کشور از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ نزدیک به صفر بوده است. در مجموع شاخص های آماری چون نرخ تورم و نوسانات ارز نشان می دهند که سبد هزینه ها افزایش داشته و در کنار کاهش درآمد سرانه خانوار، قدرت خرید خانواده ها کاهش یافته است. از طرفی افزایش نیروی جوان و آماده به کار در سال های اخیر و افزوده شدن به نرخ بیکاری، باعث شده تا بسیاری از بیکاری یا اشتغال ناقص و یا از اشتغال بدون تحت پوشش بیمه رنج بکشند. مؤلفه هایی چون غیرقابل پیش بینی بودن و تغییرات قیمت اولیه، کاهش ارزش پول ملی، تراز تجاری منفی، دشواری تامین مالی از بانک ها و بی ثباتی سیاست ها و قوانین و نامساعد بودن سرمایه ­گذاری داخلی و خارجی سبب استمرار این مشکلات گردیده است.
تحقیقات مختلفی در این راستا صورت گرفته است که قریب به اتفاق آن ها فقدان مدیریت منسجم و یکپارچه، تقاضامحور و کاربردی نبودن تحقیقات و ناکارآمدی نظام آموزش عالی کشور در تامین نیروی متخصص را مهم ترین دلایل وضعیت موجود معرفی کرده اند. در حقیقت بیکاری به عنوان یک مسئله­ ی چندبعدی در میان اقشار و طبقات مختلف ازجمله تحصیل­ کردگان سبب تضعیف اعتماد به نفس، کاهش احساس مفید بودن و تعلق داشتن به جامعه، تضعیف توانایی های شناختی و مهارتی افراد و به تبع آن ها سرخوردگی و به هم ریختگی رفتاری در سطح فرد و اجتماعی خواهد شد. راه برون رفت از این چالش فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی اشتغال و مهارت آفرینی است.
یکی از مسائلی که در استمرار و تقویت بیکاری و بحران های مختلف نقش دارد، تحصیلات فاقد مهارت در جوامع مختلف از جمله نظام های سیاسی عقب مانده و درحال توسعه است.
به گزارش بانک جهانی، یک سوم جمعیت در سن کار در کشورهای با درآمد کم و متوسط، فاقد مهارت های اساسی موردنیاز برای دستیابی به مشاغل باکیفیت هستند که باعث می شود آنان قادر به دستیابی به پتانسیل کامل تولیدی خود نباشند که همین امر درنهایت منجر به محدود شدن رشد سرمایه گذاری اقتصادی می شود. طبق محاسبات بانک جهانی، بیش از دو میلیارد بزرگ سال در سن کار به ضروری ترین مهارت های سواد آموزی موردنیاز کارفرمایان مجهز نیستند. در میان جوانان زیر ۲۵ سال، تعداد این افراد در سراسر جهان حدود ۴۲۰ میلیون نفر است. کارگران فاقد مهارت مجبور به بیکاری یا تحمل مشاغل ناپایدار با دستمزد پایین می شوند که تحرک شغلی یا رشد کمی دارند. با افزایش سن، آن ها به طور فزاینده ای در معرض از دست دادن شغل و شوک های بازار کار قرار می گیرند. مهارت پایین، بهره وری نیروی کار را کاهش می دهد، همچنین باعث کاهش جذب سرمایه گذاری و انتقال فناوری و دانش فنی از کشورهایی با درآمد بالا می شود.
موسسه مکنزی در سال ۲۰۱۷ گزارشی در مورد شاخص های مثبت ایران در حوزه های مختلف اقتصادی را معرفی کرد. بر اساس این گزارش ایران می تواند با توجه به شاخص های زیر به نحو مطلوب در مسیر رشد و توسعه قرار گیرد.
نخست) تنوع اقتصادی و ظرفیت های فراوان منابع زیرزمینی، تجارت داخلی، منطقه و فرامنطقه در حوزه های خشکی، دریایی و…
دوم) نیروی انسانی جوان، تحصیل کرده و دانشگاهی در رشته های مختلف به خصوص حوزه های فنی مهندسی و آزمایشگاهی؛ به طوری که ایران حتی جایگاهی بالاتر از کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان دارد.
سوم) جمعیت با نرخ شهرنشینی بالا به عنوان بهترین پتانسیل رشد و توسعه در آینده.
چهارم) عمق فرهنگ کارآفرینی (نوآوری کارآفرینان ایرانی در ابعاد متعددی نمایان است. به عنوان مثال هر ۱۰ برند برتر تولیدکننده محصولات غذایی کشور، از بین شرکت های داخلی هستند، ضمن اینکه ایران خود دارای نسخه های داخلی آمازون، یوتیوب و … است).
پنجم) موقعیت راهبردی در حوزه های سرزمینی، تاریخی، دریایی، جاده ای و… در سطح منطقه و جهان
بسیاری از کشورهای مختلف در راستای تحقق پروژه­ی اشتغال زایی جوانان مسیرهای مناسبی را طی کرده اند که می توانیم از آن ها الگو بگیریم. به عنوان مثال آمریکا راهکارهایی چون توزیع حجیم فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، افزایش آموزش های ضمن خدمت، استفاده از رقابت بازار و نیروهای توانمند را به کار بسته بود. استرالیا مؤلفه هایی چون به روزرسانی نظام مالیاتی و ثبات نسبی در اقتصاد کلان، تغییر ساختار نظام سیاسی، مبنا قراردادن اقتصاد رقابتی، منعطف و نوآور را در مسیر این پروژه مبنا قرارداد. انگلستان مواردی چون کاهش قدرت اتحادیه های بازرگانی، خصوصی سازی و ایجاد مشتری هایی برای شرکت های خویش­فرما و سهامی را در دستور کار خود قرارداد.

ازآنجایی که بخش اعظم جمعیت کشور را جوانان فاقد کار تشکیل می دهد، کیفیت آموزش رسمی نقش مهمی در برون رفت از وضعیت فعلی بر عهده دارد. در زیر به مهم ترین راهکارها اشاره می شود
۱- ایجاد زیرساخت های نیازسنجی مهارتی به صورت مستمر و استفاده از ظرفیت های بخش دولتی و خصوصی دانش بنیان و طراحی سامانه های مختلف
۲- توانمند سازی مهارتی دانش آموزان و دانشجویان برای ورود به بخش های مختلف کارآفرینی و تولیدی
۳- فراهم کردن امکان آموزش و مهارت آفرینی در مناطق مختلف کشور بر اساس اصل آموزش همگانی و تحقق عدالت اجتماعی.
۴- سیاست­گذاری و تصمیم ­گیری مطلوب متناسب با نیازسنجی جامعه و زیرساخت های فرهنگی – اجتماعی و اقتصادی پویا و ارائه ورود و خروج واقعی و منطقی.
۵- بهره­ گیری از ظرفیت های بومی و تعامل با الگو های موفق با عملکرد مناسب در بقیه مناطق دنیا

جمع ­بندی

امروزه اغلب کشورها به خصوص مناطق توسعه نیافته و یا درحال توسعه با چالش بیکاری و فقدان اشتغال جوانان و افراد تحصیل­کرده دست و پنجه نرم می کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز با ساختار و بافت جمعیتی جوان از این قاعده مستثنا نیست. در ایران افراد تحصیل کرده ی زیادی وجود دارند اما به دلایل فقدان آموزش و مهارت افزایی مناسب با چالش گسترده بیکاری در کشور مواجه بوده ایم. کشورهای موفقی چون آمریکا، انگلستان، استرالیا و… در راستای توانمندسازی و مهارت افزایی جوانان تحصیل کرده چشم انداز مناسبی را طراحی کرده اند که نیازمند است تصمیم­گیران و سیاست گذاران کشور ضمن توجه به بافت و ساخت بومی آن ها را مدنظر قرار دهند.
انتهای پیام/