تبدیل بختگان به کانون ریزگردو تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی آن
تبدیل بختگان به کانون ریزگردو تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی آن

به گزارش پگاه خبر؛جمعی از فعالان محیط زیست طی روزهای اخیر خواستار تخصیص حقابه زیست محیطی تالاب بختگان شدند. آنها هشدار می‌دهند که هزاران جوجه فلامینگو در تالاب بختگان به واسطه خشکسالی سال جاری در آستانه مرگ هستند و اگر حقابه زیست محیطی به تالاب بختگان تخصیص داده نشود، امکان تلفات بالای جوجه‌ فلامینگوها که […]

به گزارش پگاه خبر؛جمعی از فعالان محیط زیست طی روزهای اخیر خواستار تخصیص حقابه زیست محیطی تالاب بختگان شدند. آنها هشدار می‌دهند که هزاران جوجه فلامینگو در تالاب بختگان به واسطه خشکسالی سال جاری در آستانه مرگ هستند و اگر حقابه زیست محیطی به تالاب بختگان تخصیص داده نشود، امکان تلفات بالای جوجه‌ فلامینگوها که هنوز به زمان پرواز نرسیده‌اند، وجود دارد.

این عده از فعالان محیط زیست، فلامینگوها را نماد حفظ و احیای بختگان می‌دانند اما آیا وضعیت کنونی تالاب بختگان تنها فلامینگوها را متاثر می‌کند؟ جوامع انسانی اطراف تالاب در چه شرایطی هستند؟

محیط زیستی‌ها چه خواسته‌ای دارند؟

سیدحسن طباطبایی، رییس پارک ملی بختگان می‌گوید:«در مورد وضعیت کنونی بختگان چندین موضوع به هم گره خورده است.بررسی آمار بلندمدت هواشناسی نشان می‌دهد که وضعیت بارش در این منطقه تغییر چندانی نداشته اما وضعیت کنونی دریاچه بختگان به واسطه اقدامات انسانی مانند سدسازی و برداشت آب‌های زیرزمینی رقم خورده است.

سد درودزن در دهه ۵۰ در شمال غربی مرودشت و روی رودخانه کر ساخته شد. دریاچه طشک و بختگان هم تا سال ۸۵ شرایط بدی نداشتند اما از سال ۸۶ که سد ملاصدرا و سیوند آبگیری شدند، شرایط در بختگان هم تغییر کرد. در گذشته رود سیوند به پل خان مرودشت می‌آمد و با رود کر یکی شده و به دریاچه بختگان می‌ریخت اما الان آب رود سیوند پشت سد است. سد سیوند به منظور مهار سیلاب ساخته شد و از آن طرف هم سد ملاصدرا در بالادست سد درودزن آبگیری شده که یک سد برق‌آبی برای تولید انرژی برق‌آبی و مهار سیلاب است. بعد از ساخت این دو سد، دبی ورودی از سمت رود کر به دریاچه بختگان کم و کمتر شد.

تغییر رژیم هیدرولیکی رودخانه و محدود شدن ورودی رودخانه سیوند به سمت پل خان از جمله موارد تاثیرگذار در شرایط کنونی است. در کنار این مساله، مشکل افزایش تعداد چاه‌ها هم هست که در افت سفره‌های آب زیرزمینی نقش داشته. در حال حاضر سطح آب‌های زیرزمینی اطراف بختگان حدود ۷ متر از بستر پایین رفته و افت سفره همچنان در دشت‌های اطراف بختگان ادامه دارد.

شاید الان تاثیر این اتفاق دیده نشود اما این تاثیرات می‌تواند در بازه زمانی دیر یا زود خودش را نشان بدهد و نگرانی عمده ما هم الان همین مساله است که تالاب وسیع بختگان تبدیل به کانون ریزگرد شود و ابتدا جوامع اطراف و بعد آرام‌آرام نواحی دیگر را متاثر کند. بنابراین نگرانی عمده کارشناسان محیط زیست الان ریزگرد، فرونشست زمین و بحران آب است».

اما حمیدرضا دهقانی، مدیرعامل و عضو اصلی هیات ‌مدیره شرکت آب منطقه‌ای استان فارس با نقش سد سیوند در خشکی تالاب بختگان موافق نیست، می‌گوید:«سد سیوند به دلیل ورود به دوره خشکی هیچ آبی ندارد. در حال حاضر جز چند لکه‌ آب هیچ آبی در سیوند مشاهده نمی‌شود و به نظر من مشکل اصلی بختگان، توسعه کشاورزی و گره خوردن معاش مردم به کشاورزی است.

رهاسازی حقابه زیست‌محیطی هر ساله انجام می‌شود چنانچه امسال هم انجام شده اما اولویت ما در حال حاضر کنتورگذاری چاه‌های مناطق اطراف بختگان است. سال گذشته هم استان فارس از نظر نصب کنتورهای هوشمند در کشور پیشتاز بود ولی الان دغدغه اصلی استان، موضوع گره خوردن معاش مردم به کشاورزی است. به نظر من عمده مشکل بختگان توسعه کشاورزی در بالادست است. برداشت از آب زیرزمینی باعث شده که حتی اگر آبی هم وارد دریاچه شود با شروع فصل خشک خیلی سریع تبخیر اتفاق بیفتد و خشک شود».

آیا رهاسازی حقابه می‌تواند به بختگان کمک کند؟

رییس پارک ملی بختگان در پاسخ به این سوال می‌گوید:«پیش‌بینی ما این است که اگر الان رهاسازی حقابه انجام شود با توجه به سابقه کشت اراضی اطراف رود کر شاید میزان تبخیر زیاد باشد اما برداشت آب کمتر خواهد بود چون نوع کشت کشاورزان به نحوی است که الان نیاز چندانی به آب ندارند. سازمان محیط زیست پیگیری‌هایی برای تامین حقابه داشته است. زمستان گذشته هم حقابه‌ای رهاسازی شد اما ۵۰ میلیون مترمکعبی که رهاسازی شد، در قبال آبی که دریاچه نیاز دارد، رقمی نیست.

الان بختگان حداقل به ۳۰۰ الی ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز دارد. ۱۲۶ هزارهکتار وسعت دریاچه طشک و بختگان است بنابراین اگر قرار باشد به عمق یک متر آب بگیرند یک میلیارد و ۲۶۰ میلیون مترمکعب آب لازم است اما قطعا در شرایط کنونی این میزان تامین نمی‌شود و محال است. اما باید در نظر داشت از زمانی که بختگان خشک شده‌، بحث اقتصاد کشاورزی هم به ‌شدت آسیب دیده مثلا تناژ محصولات کشاورزی مانند گندم در هر هکتار حدود ۱۳ تن بوده(آمار جهاد کشاورزی) اما الان به دو و نیم تن در هکتار رسیده است.

حرف ما این است که پیامدهای اقتصادی خشک شدن تالاب بختگان متوجه جوامع انسانی و بهداشت هم هست. امروز سرنوشت جوامع انسانی هم به نوعی با طبیعت گره خورده است». اما حمیدرضا دهقانی، مدیرعامل و عضو اصلی هیات ‌مدیره شرکت آب منطقه‌ای استان فارس می‌گوید که حتی اگر آبی هم باشد در شرایط کنونی ‌باید از ۱۸۰ کیلومتر زمین کشت شده و تشنه نیازمند آبی عبور کند که در اوج نیاز آبی هستند:«گندم‌ها الان در مرحله خوشه‌زنی هستند و امسال به‌ شدت درگیری بین شهرستان‌ها برای آب هست لذا توزیع آب با مدیریت صورت گرفته. ما باید واقع‌گرا باشیم، بعید می‌دانم که آب منطقه‌ای یا محیط زیست بتواند در این فصل، آبی را به دریاچه برساند. وقتی محیط زیست برای حقابه درخواست می‌دهد معمولا بعد از یک بارندگی که رودخانه اشباع شده باشد و کشاورزان هم آب باران را دریافت کرده باشند، آب رهاسازی می‌شود تا کمترین تلفات باشد.

اما در این گرمی هوا با این همه تشنه سر راه آیا آب این امکان را دارد که به بختگان برسد؟» او در ادامه می‌افزاید:«فاصله سد تا دریاچه بختگان حدود ۱۸۰ کیلومتر است، حقابه ۵۵ میلیون مترمکعبی هم که برای بختگان رهاسازی شد بنا به درخواست محیط زیست و بعد از مصوب شدن در کارگروه سازگاری با کم‌آبی استان انجام شد در حالی که در سال‌های پرآبی حدود ۴۰ میلیون مترمکعب رها می‌شد اما امسال بنا به توصیه استاندار میزان رهاسازی حتی بیشتر هم بود.

الان هم موجودی سد به اندازه‌ای است که نمی‌توان جز برای مصرف آب شرب هزینه کرد چون موظف به تامین آب شرب یک‌ساله هستیم و میزانی هم که برای حقابه تالاب بختگان تخصیص داده شد در عمل از ذخایر استراتژیک سد برداشت شده و تا زمانی که آورد نباشد، مجبور به دقت زیاد در مصرف هستیم».

کاهش متوسط بارندگی استان فارس

مدیرعامل و عضو اصلی هیات ‌مدیره شرکت آب منطقه‌ای استان فارس می‌گوید که متوسط بارندگی استان فارس ۳۱۰ میلی‌متر است اما در سال جاری تنها ۱۴۶ میلی‌متر بارندگی رخ داده و عملا سیلابی وارد دریاچه سد نشده است.

این در حالی است که سال گذشته حقابه‌ای حدود ۵۵ میلیون مترمکعب برای تالاب‌های بختگان و طشک تخصیص داده شد که امیدهای زیادی را ایجاد کرد. مدیرعامل و عضو اصلی هیات ‌مدیره شرکت آب منطقه‌ای استان فارس در پاسخ به این پرسش که چرا حقابه زیست محیطی کافی به بختگان تخصیص داده نمی‌شود، می‌گوید:«در نظر داشته باشید که حداکثر آبی که در سال جاری وارد سدهای این حوضه آبخیز شده ۳۰۰ میلیون مترمکعب است که از این مقدار ۳۸ میلیون مترمکعب برای شرب شهرستان مرودشت، کلانشهر شیراز، شهرها و روستاهای مسیر مصرف شده؛ ۸٫۵ میلیون جهت صنعت(پتروشیمی مرودشت که از دهه ۵۰ همواره حقابه‌بر بوده) و باقی هم برای کشاورزان این حوضه تخصیص داده شده است.

البته از ابتدای فصل کشت این مورد به کشاورزان تذکر داده شده که به دلیل وضعیت بارندگی، کشت خود را محدود کنند اما انتظار زیادی نمی‌توان از کشاورزانی داشت که معاش آنها به کشاورزی گره خورده. الان سازمان آب برای حدود ۴۷ هزار هکتار برنامه داده در حالی که حدود ۱۵۰ هزار هکتار زیر کشت رفته است».او در پاسخ به این سوال که چرا سطح کشت تا این حد زیاد است، می‌گوید:«تنها امکان معاش خیلی از کشاورزان استان فارس، کشت گندم است. شهرستان‌های کمتر توسعه‌یافته‌ای مانند خرامه، مرودشت و زرقان در مسیر هستند که کشاورزان آنها اغلب از اقشار کم‌درآمد جامعه هستند».

برنج «کامفیروز» و دغدغه محیط زیستی‌ها

یکی از مسائلی که در روزهای اخیر جمعی از محیط‌زیستی‌ها مطرح کرده‌اند این است که چطور آب برای هزاران هکتار شالیزار کامفیروز هست اما برای بختگان آب نیست؟ مدیرعامل و عضو اصلی هیات‌ مدیره شرکت آب منطقه‌ای استان فارس در پاسخ به این سوال می‌گوید:«کامفیروز جزو نقاط داغ است که ۷ هزار هکتار زیر کشت دارد. برنج کامفیروز نوعی برند است و سال‌هاست که کشت می‌شود.

برعکس چیزی که گفته شده، کامفیروزی‌ها زمین به آن وسعت در اختیار ندارند بلکه کامفیروز عرصه‌ای پرجمعیت است که میانگین کشت ۲ هزار متری دارد یعنی برخلاف نقاط دیگر که کشاورز ممکن است ۲۰ هکتار زمین داشته باشد در کامفیروز کمتر کسی است که ۲ هزار هکتار زمین داشته باشد. کشاورزان کامفیروزی هم حقابه خود را طلب می‌کنند اما طبق صحبت‌های انجام شده حاضر به تغییر نوع کشت هستند اما به این شرط که درآمد خانوارها تامین شود.

وزارت نیرو به تنهایی در کامفیروز در حال ترویج کشت گلخانه‌ای است از طرفی جهاد هم برای کشت دارویی تلاش می‌کند. باید پذیرفت تا زمانی که کشت کشاورز صنعتی نشود و معاش کشاورز تامین نشود، مشکل ادامه خواهد داشت. امسال با مصوبه کارگروه اعلام شده که اگر کشاورزها از آب زیرزمینی برای کشت برنج استفاده کنند، هزینه آب و برق آنها افزایش پیدا می‌کند یعنی هزینه کشت برنج برای کشاورزها افزایش می‌یابد».

نگرانی از تبدیل بختگان به کانون ریزگرد

برخی از منابع محلی به «اعتماد» گفته‌اند که در شرایط خشکسالی، وضعیت چشمه «گمبان»، دریاچه «طشک» و تالاب «کمجان» در ورودی بختگان به نسبت بهتر از سایر نقاط است اما نگرانی عمده کارشناسان محیط زیست به گفته سیدحسن طباطبایی، رییس پارک ملی بختگان تبدیل دریاچه بختگان به کانون ریزگرد و تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی ناشی از آن است.

مدیرعامل آب استان فارس در پاسخ به این پرسش که آیا برنامه‌ای برای جلوگیری از این اتفاق وجود دارد یا خیر، می‌گوید:«استان فارس بیشترین عملکرد را در آبیاری تحت فشار و توسعه گلخانه‌ای دارد. از طرفی برای دریاچه بختگان، کارگروهی با حضور استاندار تعیین شده که دبیر آن محیط زیست و ریاست آن هم با استاندار است. شرح وظایف دستگاه‌ها(سازمان برنامه و بودجه، جهاد کشاورزی، مدیرکل دفتر روستایی استانداری و…) در این کارگروه مشخص است و آموزش جوامع محلی یکی از مهم‌ترین راهکارهای جلوگیری از این اتفاق است.

وسعت بختگان به حدی است که دست‌کم ۸ شهرستان را متاثر می‌کند بنابراین آموزش جوامع اطراف دریاچه موضوع ساده‌ای نیست اما تلاش کارگروه این است که کشت در استان به سمت کشت کم‌آب‌بر تغییر مسیر بدهد. در ضمن یکی از بزرگ‌ترین طرح‌های آبخیزداری هم الان در انجیرستان‌های دیم استهبان و نی‌ریز در دست انجام است که با هدف صرفه‌جویی در مصرف آب انجام می‌شود.

برخی از کشاورزان هم الان به جای کاشت مرکبات به پسته‌کاری روی آورده‌اند». اما رییس پارک ملی بختگان راهکار این چالش را مدیریت جامع حوضه آبخیز عنوان کرده و می‌گوید: «آب الان در اختیار بخش کشاورزی است و در محدوده آبخوان‌های تالاب بختگان، اکثر چاه‌ها هنوز کنتور حجمی نصب نشده، ندارند. بحث آموزش مهم است اما در زمینه برداشت بی‌رویه از آب ‌باید محدودیت‌های جدی ایجاد شود. ما تابستان‌ها حدود ۴ ساعت خاموشی در چاه‌های کشاورزی به منظور پیشگیری از افت برق داریم، پیشنهادم این است که به صورت منطقه‌ای و شهرستانی ساعات خاموشی در چاه‌های کشاورزی اعمال و با قطع برق میزان برداشت آب کنترل شود».

طباطبایی در خاتمه می‌گوید:«خشکسالی ۴ مرحله دارد: خشکسالی هواشناسی(نقصان بارش)، خشکسالی کشاورزی(نقصان رطوبت خاک)، خشکسالی هیدرولوژیکی(نقصان آب‌های سطحی و زیرزمینی) و خشکسالی اقتصادی و اجتماعی که متاسفانه در حوضه آبخیز بختگان در مرحله خشکسالی اقتصادی و اجتماعی هستیم. مهاجرت روستاییان اطراف و مشکلات اجتماعی دیگر از تاثیرات این پدیده است که ضرورت تغییر رویکرد را در مورد تالاب و حوضه آبخیز ایجاب می‌کند.

تا زمانی که ما کل مسائل حوضه آبخیز را با هم نبینیم، مشکل حل نخواهد شد. راهکار نجات بختگان در خود این تالاب نیست بلکه برای نجات بختگان باید کل حوضه آبخیز را مدنظر قرار داد. در سال‌های اخیر برخی اراضی بالادست کشت شده‌اند و این رویکردهاست که باید عوض شود، مدیریت جامع کل دشت و حوضه آبخیز از نظر من تنها راهکار حل مشکل است، مشکلی بزرگ که نه ‌تنها تنوع زیستی بلکه حتی منافع انسانی را هم به ‌شدت تحت ‌تاثیر قرار خواهد داد».

فلامینگوهای بختگان

فلامینگوها از مواد آلی، پلانکتون یا موجودات‌ریزی که روی کف رودخانه یا دریاچه‌های کم‌عمق وجود دارد، تغذیه می‌کنند. تغذیه آنها به این صورت است که با چرخاندن گردن، نیمه بالایی منقار را به صورت بیل درآورده و لایه سطحی مواد آلی را به داخل دهان می‌برند. پس از آن با بستن دهان و ایجاد فشار هوا به وسیله پوسته قابل ارتجاع زیر منقار، آب‌های اضافی را خارج و مواد آلی را بلعیده و مورد استفاده قرار می‌دهند. به‌علاوه، رسوبات باقی‌مانده از مدفوع فلامینگوها در زمان جوجه‌آوری و لانه‌سازی هم باعث افزایش میزان نیتروژن و فسفر تالاب‌ها می‌شود.

تجمع پرندگان آبزی مانند فلامینگوها و تاثیرات ناشی از خشکسالی‌ها می‌تواند پویایی تالاب‌ها را چه از نظر مواد غذایی و چه از نظر میکروبی تحت‌ تاثیر قرار دهد. مطالعات اسپانیایی‌ها در دریاچه نمکی Fuente de Piedra, Málaga تایید کرده که دو سطح کنترل‌کننده مواد غذایی و میکروبی وجود دارد؛ در سطح اکوسیستمی این شرایط اقلیمی (میزان بارندگی و درجه حرارت) است که میزان ورودی هیدرولوژیکی، تبخیر، تجمع مواد غذایی، کربن ارگانیک محلول، سطح آب و البته میزان زادآوری پرنده‌هایی مانند فلامینگوها را تعیین می‌کند.

اما یک سطح دیگر کنترل‌کننده هم خود فلامینگوها هستند که با حضورشان در این تالاب‌ها میزان مواد غذایی محلول را تحت‌تاثیر قرار داده و خدمات اکوسیستمی مهمی را در دسترس انسان‌ها قرار می‌دهند، چراکه آنها به‌طور مستقیم بر چرخه فعالیت‌های میکروبی اثرگذارند.مطالعات اسپانیایی‌ها نشان داده که خشکسالی‌های شدید می‌تواند منجر به افزایش مجموع مواد غذایی تالاب‌ها شود اما در عین حال فعالیت‌های میکروبی را هم به واسطه کاهش میزان فسفر به‌شدت محدود می‌کند.

در حالی که اگر تجمع پرندگان آبزی مانند فلامینگوها در تالاب‌های آب شور زیاد باشد، چرخه‌های طبیعی به آن شکلی که باید می‌گردند چون فلامینگوها در تولید باکتری‌های بیگانه‌خوار، کنترل فراوانی ویروس‌ها و افزایش میزان نیتروژن محلول نقش دارند لذا حذف آنها از چرخه‌های طبیعی شرایط را در اکوسیستم دریاچه‌های آب شور به‌شدت پیچیده می‌کند و این می‌تواند حتی به ضرر انسان‌ها باشد. دریاچه بختگان و طشک کمیجان، استان فارس هم جزو زیستگاه‌های شناخته شده فلامینگوها و در فهرست ۱۰۵ منطقه مهم پرندگان ایران هستند.

مناطق مهم پرندگان، مهم‌ترین کانون‌های پرندگان در خطر تهدید جهانی هستند. هنریک مجنونیان، نویسنده کتاب مناطق حفاظت شده ایران، معیارهای موثر این انتخاب برای دریاچه بختگان و طشک را نگهداری از تعداد قابل توجهی از گونه‌های در خطر تهدید جهانی به‌طور منظم، نگهداری از یک درصد گونه‌های منطقه جغرافیای زیستی یا مسیر مهاجرت یا جمعیت خاورمیانه (تنها پرندگان آبزی و دریایی) به‌طور منظم و نگهداری از تعداد ۲۰ هزار یا حتی بیشتر پرندگان آبزی آن هم به‌طور منظم برمی‌شمارد. در حال حاضر، آمار مستندی از تعداد فلامینگوها در دریاچه‌های بختگان و طشک در دست نیست و سرشماری‌ها حدودی است اما در دهه ۱۹۷۰ میلادی، تعداد فلامینگوها را در دریاچه بختگان و طشک بیش از ۳ هزار فرد تخمین زدند (دریاچه بختگان، در ماه مه‌۱۹۷۲ برابر با ۲٫۱۶۰ فرد و دریاچه طشک، در ژوئن ۱۹۷۱ و مه‌۱۹۷۲ برابر با ۱٫۶۰۰ فرد) .

فلامینگوهای دریاچه بختگان در گذشته مقیم بوده‌اند، اگرچه بختگان جمعیت مهاجر هم داشته اما الان دیگر فلامینگوها در بختگان مقیم نیستند بلکه بسته به شرایط هوایی از اسفند یا حتی فروردین ماه می‌آیند، لانه‌گذاری و جوجه‌آوری کرده و سپس می‌روند. غیر از فلامینگو، درناها هم از اواسط پاییز به بختگان می‌آیند و در اسفند ماه می‌روند. زیستگاه‌های درنا هم در حال حاضر بسیار محدود شده و تنها در حاشیه اراضی آبادی طشک حضور دارند در حالی که در گذشته، نه‌تنها در طشک بلکه در بختگان هم درنا دیده می‌شد. این عرصه ۳۳۰ هزار هکتاری (مشتمل بر پارک ملی و پناهگاه حیات وحش) در حال حاضر دغدغه جدی برای محیط زیستی‌ها محسوب می‌شود اما واقعیت این است که باید آن را با دید گسترده‌تر و از منظر یک حوضه آبخیز با چالش‌های مربوطه اعم از استفاده آب برای مصارف شرب و کشاورزی مورد ارزیابی قرار داد.

انتهای پیام/