کمکها و تلاشهای مردمی در روزهای کرونایی در عین حال که بخش قابل توجهی از نیازهای مراکز درمانی را برطرف کرده، به دلیل نبود یک ساختار متمرکز برای نیازسنجی و توزیع و کنترل این کمکها، به اندازه تلاشهای انجام شده اثرگذار نیست. بحران کرونا یک بار دیگر ظرفیتهای مهم مردمی در کنترل شرایط بحرانی را […]
کمکها و تلاشهای مردمی در روزهای کرونایی در عین حال که بخش قابل توجهی از نیازهای مراکز درمانی را برطرف کرده، به دلیل نبود یک ساختار متمرکز برای نیازسنجی و توزیع و کنترل این کمکها، به اندازه تلاشهای انجام شده اثرگذار نیست.
بحران کرونا یک بار دیگر ظرفیتهای مهم مردمی در کنترل شرایط بحرانی را به رخ کشید و نشان که اگر مسئولان برنامهریزی درستی برای استفاده از ظرفیتهای اجتماعی مانند سمنها یا گروههای مردمی داوطلب در مواقع ضروری داشته باشند، سرعت کنترل بحران و رفع نیازهای اجتماعی برای رساندن خدمات به جامعه و به ویژه گروههای نیازمند به شکل چشمگیری افزایش مییابد.
از نخستین روزهای شیوع ویروس کرونا در مازندران، علاوه بر برخی اقدامات فردی که به عنوان یک مسئولیت اجتماعی مورد توجه شهروندان و کسبه قرار گرفت، گروههایی هم تشکیل شد تا با ساماندهی پشتیبانیهای مالی و خدماتی، روند ارائه کمک به افراد بهتر شود.
تقریباً در همه اقشار میشود این روزها فعالیتهایی را دید که در راستای ارائه خدمات به جامعه، کادر درمانی یا گروههای آسیبپذیر هستند. از تولید ماسک برای مردم توسط برخی گروهها در شهرهای مختلف و حتی در بعضی بقاع متبرکه گرفته تا تولید محلولهای ضد عفونی برای عرضه به شهروندان و حتی پای کار آمدن خیاطها برای تولید گان بهداشتی ویژه کادر درمانی بیمارستانها و بسیاری از اقدامات دیگر این روزها توسط مردم انجام میشود. دیگر حتی در روستاها هم میتوان فعالیتهای اجتماعی ویژه کرونا را دید.
کمکهای بیبرنامه
اما این فعالیتها و گستردگی آن در این روزها یک جای خالی بزرگ را بار دیگر نشان داد. ضعف در برنامهریزی برای استفاده از این ظرفیت همچنان مشهود است. اتفاقی که پس از زلزله سرپلذهاب نیز به شکل گستردهای دیده شده بود. اعتماد کمرنگ به نهادهای امدادی در جامعه و نبود یک برنامه مشخص و مدون برای استفاده از این ظرفیتهای مردمی سبب شده بود که سیل کمکهای غیرنقدی مردم سراسر ایران به سمت کرمانشاه روانه شود و طی چند روز انبوهی از کالاهای مازاد در این منطقه دپو شود که بسیاری از آنها دیگر مورد نیاز مردم منطقه نبود و حتی خیلی از آنها استفاده هم نشد.
این ضعف کماکان در استفاده از ظرفیتهای اجتماعی برای مدیریت بحرانها دیده میشود. همین روزها اگر سری به فعالیتهای مردمی ویژه مبارزه با کرونا در مازندران بزنیم با نمونههایی از این وضعیت مواجه خواهیم شد. به همین دلیل نتیجه نیت خیر و تلاش نوعدوستانه بسیاری از افراد ممکن است مورد استفاده بهینه قرار نگیرد.
«سیما سهرابیان» مدیر مؤسسه فرهنگی هنری «آفتاب نو» در بابل است که تلاش کرده در این روزها از ظرفیت اجتمعی مؤسسهاش در بابل برای جمعآوری کمکهای مردمی استفاده کند. تلاشهای او نتیجه هم داشت. اما این فعال اجتماعی یکی از افرادی است که اعتقاد دارد برنامهریزی خاصی برای هدایت کمکهای جمعآوری شده وجود ندارد و آشفتگی در استفاده از این کمکها، میزان اثرگذاری تلاش مردم بر رفع نیازهای موجود را کاهش داده است.
نیاز به ستاد مرکز کمکهای مردمی در هر شهر
این فعال اجتماعی به خبرنگار ایرنا گفت: پس از وقوع این بحران در مازندران و به ویژه شهر بابل که بیشتر از سایر نقاط در معرض این بیماری قرار گرفت، تصمیم گرفتم مانند بسیاری از گروههای اجتماعی کاری برای کمک به بهبود شرایط کنم. گروهی متشکل از چند خیاط برای دوخت ماسک و ملحفه و برخی مایحتاج دیگر تشکیل داد و کار را آغاز کردیم.
سهرابیان اظهار کرد: سعی کردم با فعالان اجتماعی که در شهر میشناختم ارتباط بگیرم و از فعالیتهای آنان اطلاعات بیشتری کسب کنم. نکتهای که کاملا مشهود است، از جان مایه گذاشتن و عاشقانه فعالیت کردن این گروههای مردمی است. همه این افراد برای یک نیت خیر گرد هم آمدهاند و زحمات زیادی میکشند. اما خروجی فعالیتشان به دلیل نبود یک ستاد مرکزی در هر شهر یا شهرستان برای جمعآوری کمکهای مردمی به اندازه زحمتی که میکشند نیست.
وی افزود: پس از آغاز فعالیت گروهی که تشکیل دادم، سعی کردم با مسئولان دریافت کمکهای مردمی بیمارستانها هم آشنا شوم و به بهانه فرستادن کالا به این مراکز، در جریان چگونگی فعالیتشان قرار بگیرم. چیزی که به طور مشهود با آن مواجه شدم ضعف مدیریتی و کنترل کمکهای مردمی از سوی مسئولان بیمارستانها بود.