نابرابری درآمد و ثروت یه یکی از مشکلات اصلی در بیشتر کشورهای جهان و به طور خاص آمریکا تبدیل شده است. در چنین شرایطی ضرورت استفاده دولتها از ابزارهای مالیاتی و حمایتی برای کاهش اختلاف طبقاتی بیش از پیش ضرورت یافته است. کارشناسان در کنار لزوم افزایش حداقل دستمزد کارگران، ۴ راهکار مالیاتی «افزایش مالیات بر عایدی سرمایه»، «مالیات بر مبادلات کلان مالی»، «مالیات بر کالاهای لوکس» و «مالیات بر ثروت» را به عنوان راهحلهایی مناسب در جهت «اخذ مالیات بیشتر از ثروتمندان» و در نتیجه کاهش نابرابری اقتصادی در جامعه مطرح کردهاند.
به گزارش پگاه خبر؛ امروزه یکی از مشکلات اصلی در آمریکا افزایش سطح نابرابری درآمد و نابرابری ثروت است. بر اساس آمارها هر روز بر تعداد افراد فقیر، بیخانمان و گرسنه افزوده میشود درحالی که در مقابل نیمی از ثروت آمریکا در اختیار ۸ نفر است. دستمزد حقیقی کارگران در همان سطح سال ۱۹۸۰ باقی مانده است اما ثروتمندانی که مالک ۸۰ درصد سهام در بازار سهام آمریکا هستند روز به روز در حال ثروتمندتر شدن هستند. به همین دلیل در ادامه به اقدامات و راه حلهایی که دولت جدید برای کاهش نابرابری درآمدی و نابرابری میتواند استفاده کند اشاره میشود. باید در نظر داشت که هر یکی از این اقدامات مزایای و مضراتی دارد که با توجه به اثر این اقدامات بر رشد اقتصادی بلند مدت باید مورد انتخاب قرار گیرند.
افزایش حقوق و مزایا کارگران به تنهایی برای کاهش نابرابری کافی نیست
یکی از راههای کاهش نابرابری افزایش حداقل دستمزد کارگران است. افزایش حداقل دستمزد کارگران می تواند باعث بهبود سطح زندگی این طبقه بشود. بررسی ها نشان میدهد که سطح حداقل دستمزد در آمریکا نسبت به سایر کشورها مانند دانمارک، آلمان و بریتانیا پایینتر است.
با وجود این دو اشکال بر این اقدام وارد میشود: اولا افزایش حداقل دستمزد باعث میشود که برخی از بنگاههای اقتصادی که حداقل دستمزد کنونی را نیز به سختی پرداخت میکنند ممکن است با تعطیلی روبرو شوند. دوما در این صورت احتمال دارد که تولید کننده به فکر جایگزینی نیروی کار با سرمایه بیفتد.
مشکل اصلی این است که با وجود افزایش تولید ناخالص ملی دستمزد نیروی کار افزایش نیافته است تا جایی که حدود ۹۰ درصد از افزایش تولید ناخالص ملی فقط به دهک ثروتمند رسیده است. از این رو افزایش حداقل دستمزد نیز راه مناسب برای کاهش نابرابری است.
افزایش مالیات ثروتمندان راهکار ناگزیر کاهش نابرابری در اقتصاد
این روزها تلاشهای بسیاری برای افزایش مالیات ثروتمندان انجام شده است. مسئله اصلی در اینباره این است که بار مالیاتی را چگونه بین ثروتمندان و ابرثروتمندان تقسیم شود. در سال ۲۰۱۳ کمترین و بیشترین نرخ مالیات بر درآمد به ترتیب ۱۰ و ۳۹.۶ درصد بوده است. سوال اینجاست که با توجه به افزایش نابرابریها آیا این نرخ برای اخذ مالیات از ثروتمندان کافی است یا خیر؟
بررسیهای تاریخی نشان میدهد که در سال ۱۹۳۹ بیشترین نرخ مالیات بر درآمد در آمریکا ۷۵ درصد بوده است. این نرخ در جنگ جهانی دوم برای درآمدهای بیشتر از ۲۰۰ هزار دلار به ۹۱ درصد رسید. در سال ۱۹۶۴ بیشترین نرخ به ۷۰ درصد کاهش یافت. در سال ۱۹۸۱ رئیس جمهور ریگان حداکثر نرخ را به ۵۰ درصد و در ادامه به ۳۸.۵ درصد کاهش داد.
در دوران ریاست جمهوری کلینتون حداکثر نرخ مالیات به ۳۹.۶ درصد افزایش یافت و در دوران جورج بوش به ۳۵ درصد کاهش یافت. بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که این کاهش نرخ عامل اصلی کسری بودجه در دهه بعد و کاهش ۱.۸ تریلیون دلاری درآمدها بود. در طول بحران ۲۰۰۸ نیز حداکثر نرخ مالیات بر درآمد ۳۹.۶ درصد بود.
آیا افزایش مالیات ثروتمندان مخرب است؟
با وجود این برخی از افراد هشدار میدهند که افزایش نرخ نهایی مالیات بر درآمد میتواند باعث کاهش فعالیت سرمایهداران، ورزشکاران و هنرمندان با استعداد شود. ادعای این افراد این است که اگر افراد با درآمدهای بالا کمتر کار کنند تعداد مشاغل نیز کاهش و بیکاری افزایش خواهد یافت و میانگین دستمزد کاهش مییابد. این افراد همچنین بیان میکنند که افزایش مالیات این افراد باعث میشود سرمایهگذاری بلندمدت نیز کاهش یابد. اما بررسیها نشان میدهد که حقیقت به گونه دیگری است و هیچگونه شاهد تاریخی برای ادعاهای بیان شده وجود ندارد. تجربه نشان میدهد که در سالهای گذشته زمانی که نرخ مالیات بر درآمد بالا بوده است نرخ اشتغال و درآمدها نیز بالا بوده است.
بر اساس نظریات اقتصادی و قانون نزولی بودن بهرهوری نهایی، هرچه درآمد افزایش یابد بازده و مطلوبیت بیشتر کاهش مییابد. بر اساس این قانون میزان افزایش رفاه حاصل از افزایش ۱۰ هزار دلاری کارگران بیشتر از کاهش ۱۰ هزار دلاری ثروتمندان و میلیونرها است.
در ادامه راهکارهای مالیاتی افزایش مالیات از ثروتمندان که در نهایت به کاهش نابرابری اقتصادی در جامعه منجر میشود مورد بررسی قرار گرفته است.
افزایش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه
در سالهای گذشته عایدی سرمایه حاصل از سهامی که بیشتر از یک سال نگهداری شود مشمول مالیات با نرخ ۱۵ درصد میشد. چندی پیش این نرخ به ۲۰ درصد به علاوه یک نرخ ۳.۸ درصدی افزایش یافت و در مجموع به ۲۳.۸ درصد رسید.
به طور کلی هدف از کم بودن نرخ مالیات بر عایدی سرمایه بلند مدت نسبت به مالیات بر درآمد، تشویق به بیشتر ماندن سرمایه داران در بازار و کاهش نوسانات است. اما شواهد نشان میدهد که بیشتر افراد ثروتمند سهام خود را بیشتر از یک سال نگهداری میکنند. بنابراین نرخ مالیات موثر آنها حداکثر ۲۳.۸ درصد است. در حالی که از حقوق افراد ۳۵ درصد مالیات گرفته میشود. به همین دلیل یکی از مهمترین روشها برای کاهش نابرابری افزایش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه است.
اخذ مالیات بر معاملات مالی کلان
هر روز پولهای هنگفتی صرف خرید و فروش سهام میشود. حجم اوراق بهاداری که در آمریکا معامله میشود صدها تریلیون دلار است. هدف معامله گران کسب سود از پیش بینی افزایش یا کاهش قیمت سهام است. در خوشبینانهترین حالت این کار نوعی قمار است تا ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد. ۵۳ درصد از مردم آمریکا در بورس هیچ پولی ندارند و بیشتر معامله گران بورس از درآمد یا ثروت خوبی برخوردارند.
سناتور برنی سندرز پیشنهاد داده بود که مالیات بر معاملات مالی وضع شود. این مالیات از معاملات اوراق بهادار مانند سهام و اوراق قرضه دریافت میشود. تخمین زده میشود که مالیات بر این معاملات طی ده سال ۱۸۵ میلیارد دلار درآمد به همراه خواهد داشت. به علاوه این مالیات از معاملات مکرر و نوسانات حاصل از آن جلوگیری میکند.
همچنین مطالعات نشان میدهد که ۷۵ درصد بار این مالیات به پنج دهک ثروتمند و ۴۰ درصد بار این مالیات به دوش یک درصد ثروتمند خواهد بود. این مالیات در کشورهایی با بازارهای پررونق اقتصادی مانند بریتانیا، هنگ کنگ و سنگاپور در حال اجراست.
مالیات بر کالاهای لوکس و گران قیمت
بیشتر کالاها و خدمات مشمول مالیات بر ارزش افزوده میشوند به همین دلیل این سوال به وجود میآید که آیا لازم است مالیات اضافهتری از کالاهای لوکس دریافت شود؟ کالاهای لوکس شامل خودروهای گران قیمت، ساختمانهای گران قیمت، هواپیما و قایقهای تفریحی شخصی و لباس و جواهرات گرانبها میشود. باید بیان کرد اگرچه با قانون مالیات بر ارزش افزوده فعلی نیز این افراد مالیات بیشتری پرداخت میکنند اما از آنجا که هدف اخذ مالیات بر کالاهای لوکس کاهش نابرابری و بازتوزیع مجدد ثروت در جامعه است، اخذ آن ضروری است. ضمن اینکه این مالیات تغییر چندانی در سبک زندگی افراد ثروتمند ندارد و اخذ این مالیات راهکاری مناسب برای کاهش نابرابری است.
در نیجریه در سال ۲۰۱۴ با توجه با کاهش درآمدهای نفتی مالیات بر کالاهای لوکس را علی رغم مخالفتهای شدید اجرا شد اما سرانجام لغو شد. به هر حال مالیات بر کالاهای لوکس راهحل مناسبی برای کاهش نابرابری است اما باید در نظر داشت که تعریف کالای لوکس در کشورهای مختلف متفاوت است و این مالیات نباید با مالیات بر کالاهای مضر مانند سیگار اشتباه گرفته شود.
اخذ مالیات بر ثروت راهکار ضروری کاهش نابرابری
یکی دیگر از راههای مناسب برای کاهش نابرابری مالیات بر ثروت است. مالیات بر درآمد، مالیات بر شرکتها، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر فروش و ده ها مالیات دیگر در آمریکا وجود دارد اما تا کنون مالیات بر ثروت وجود نداشته است. البته مالیات بر املاک به نوعی مالیات بر ثروت است که از یک نوع دارایی خاص اخذ میشود.
مالیات بر ثروت از مجموع ثروت شخص یا خانواده اعم از سهام، اوراق قرضه، خانهها، خودروها و لوازمخانگی و هر چیز که ارزش بازاری داشته باشد، اخذ میشود. این کالاها به صورت سالانه مشمول مالیات میشوند. سناتور الیزابت وارن طرحی را ارائه کرده بود که مطابق آن خانوادهها با ثروت بیشتر از ۵۰ میلیون دلار ۲ درصد و خانوادهها با ثروت بیشتر از ۱ میلیارد دلار ۳ درصد مشمول مالیات میشوند.
انتهای پیام/