شاید قرار این است که به مسئولین یادآوری کنیم:
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود…..
روز ۱۷مرداد با شهادت محمودصارمی روز خبرنگار نامگرفت….
خبرنگاران و عکاسان خبری که باید با گوشها و چشمانی بیدار بخوابند، تپش قلبی ناآرام را مرتب تجربه کنند، ذهن شان ارامنمیگیرد و مرتب در جستجوی پرسش و پاسخند،
از دردهای درونشان از ارتروز گردن، دیسک کمر و فشارهای عصبی بر روح و روانشان کسی چیزی نمیبیند.
استهلاک دوربین و خودرویشان را بی تفاوتند…
درآمد ناچیز حق التحریر و نداشتن بیمه را نمی خواهند ببینند….
مدیران و مسئولین حرفها و عملکردشان را برای این روز بصورت خاص گذاشته اند تا بازهم ما ثبت و ضبط کنیم…..
مسئول محترم، مدیر کل عزیز؛ امروز روز من است
این روز را برای خودم بگذار…..
حسرت به دلمان ماند که مدیران، جلسه ای بگذارند بدون ارایه گزارش عملکرد در این روز.
به دلمان ماند، مسئولین بگویند؛ امروز روز شماست بگویید ما بشنویم
از خاطراتمان، از آفیش هایی که در سرما لرزیدیم و از گرما کلافه شدیم، از خطراتی که در جاده ها برای رسیدن سروقت به آفیش مورد نظر وجود داشت ……..
خلاصه بگویم حسرت به دلمان ماند که مسئولی در روز ۱۷مرداد گوش شنوای خبرنگاری شود.
انتهای پیام/