نارضایتی از تغییر ساعات کاری کارمندان
نارضایتی از تغییر ساعات کاری کارمندان

در چند ماه اخیر بویژه در ایام کرونا و پس از آن محیط های کاری و کارمندی در کشورمان دستخوش تغییر و تحولات و تصمیمات عجیب و غریب و گاه غیر کارشناسا نه از سوی مدیران بالا دستی شد.اینچنین تصمیمات اشتباه و فاقد پشتوانه فکری لازم قطعا تبعات امنیتی و اجتماعی و نارضایتیهای عمومی پیدا […]

در چند ماه اخیر بویژه در ایام کرونا و پس از آن محیط های کاری و کارمندی در کشورمان دستخوش تغییر و تحولات و تصمیمات عجیب و غریب و گاه غیر کارشناسا نه از سوی مدیران بالا دستی شد.اینچنین تصمیمات اشتباه و فاقد پشتوانه فکری لازم قطعا تبعات امنیتی و اجتماعی و نارضایتیهای عمومی پیدا و پنهانی را با خود به همراه خواهد داشت.متاسفانه بیشتر ادارات و ارگان های دولتی رها شده اند و کارمندان هم به دلیل نبود استراتژی لازم کاری بیشترشان دچار روزمره گی شده اند.کارآمدی سیستم اداری با این نوع از مدیریتهای فشل و ضایع،سالهاست که زیر سوال است.امیدوارم این نگاه عجولانه به ساعت کاری کارمندان اصلاح شود تا شاهد برهم خوردن نظم و نظام شغلی وزندگانی آحاد و اقشار جامعه نگردیم.زن و دختری که از حواشی و حومه به شهرهامی آیند و بخواهند صبح علی الطلوع از مبدا حرکت کنند تا به محل کار یا مقصد برسند در پاییز وزمستان تا تعطیل شوند تقریبا شب هنگام به خانه هاشان میرسند. تصمیم گیرندگان ساعات جدید اداری این همه معطلیها ودردسرها، برای ماشین گرفتن و کرایه دادنها و سختیهای رفت و آمدهای عده ای که باید مسیر های طولانی رفت و برگشت از خانه تا محل کار و بالعکس را طی کنند، گویا ندیده اند یابه این موارد توجه نداشته اند. بعنوان نمونه در کلانشهر شیراز، خیلی از پرسنل ادارات صبحها،از صدرا و شهرکهای غرب و زرقان و خلاصه ازاطراف شهرهای حومه به شیراز میآیند و عصرها میروند. تصمیم گیرندان تغییر ساعات کاری کارکنان دولت،حساب کارمندان زن و بچه دار و کارمندان بدون ماشین و راه دور را نکرده اند.

یعنی یک کارمند از صبح تا تقریبا شب (نیمه دوم سال) باید در محیط کار باشد و بعد از آن که خسته و خورد به خانه میرود نه توان گفتگو با اهل خانه رادارد ونه فرصت خرید مایحتاج خانه و یابه میهمانی رفتن یا دید و بازدید از منزل پدر بزرگ و مادر بزرگ و….را.از اینها گذشته زنان کارمند در بدترین وضعیت ممکن از این تصمیم نابجای مدیران عالی اند. زنان کارمند به منزل که میرسند اول شروع کار دومشان یعنی مادری فرزندان وهمسرداری و انجام امور خانه و خانه دارییهایشان است. رفت و روب منزل و حضوردر مطبخ و پخت و پز شبانه و اماده سازی غذای فردای اهل خانه و رسیدگی به سایر امور خانه و یاپرداختن به اموردرس و تکالیف فرزندان و…..، پدر خانواده هم به محض حضور از اداره و محل کار در منزل شروع کار وی با انجام امور محوله از سوی همسر و اهل خانه است و خلاصه این دور باطل و این سیر بیهوده در زندگانی کارمندانی که هرگزدیده نمیشوند و به نیازهای همه جانبه انان توجهی نمیشود ادامه دارد تا پیر شوند و بازنشسته و تازه اول بدبختی و گرفتاری و نداری آنهاست.

بازنشستگی هم که شروع درمان دردو رنجهایی است که در دوره اشتغال و کارمند انی به واسطه مشغله زیاد و حضور مستمردر محل کار فرصت پرداختن ودرمان آنها بوجود نیامده بود.در اینکه گفته میشود پنج شنبه و جمعه را فرصت استراحت ودید و بازدید کارمندان گذاشته اند نیز نوعی حواله دادن به فردا و وعده سر خرمن دادن به کارمندان بینواست.از بس فرصت برای انجام امور شخصی و پیگیری اموردرمانی در طول هفته برای کارمندان پیدا نمیشود، لاجرم پنج شنبه و جمعه نیز مصروف امور شخصی و هرکاری به جز استراحت و تفریح و رفاه انان میسود زیرا معیشت خراب خانواده و اقتصاد متزلزل جامعه اجازه پرداختن یا حتی فکر کردن کارمند به تفریح پنج شنبه و جمعه را به او نمیدهد. افسوس و صد افسوس که مدیران بالا دستی خودشان برای همه تصمیم میگیرند فارغ از اینکه یک نگاه ملاحضاتی به مسائل حاشیه و جانبی زندگی کارکنان و کارمندان خارج از ساعات کاریشان داشته باشند.

مدیران ارشدی که خودشان به لحاظ برخورداری از امتیازات فراوان شغلی تا پاسی از شب گرفتارند،ضرورتی ندارد کارمندان مجموعه هایشان را تا پایان روز با خودشان همراه کنند. اطمینان خواهم داد با این شیوه های مدیریتی و اینگونه تصمیمات اداری به کار امدی سیستم کاری که نمیرسیم هیچ ،به اضمحلال و فروپاشی خانوادهایمان نیز نزدیک و نزدیکتر خواهیم شد.امیدوارم مسئولانمان کمی به خود آیند و با تصمیمات اشتباهشان، بیش از این مانع از بروز یا تشدید نارضایتیهای اجتماعی نگردند.

سید محی الدین حسینی ارسنجانی،روزنامه نگار و فعال رسانه
انتهای پیام/

نارضایتیها