به گزارش پگاه خبر؛وقف و امور خیریه به عنوان یکی از مکانیسم های اقتصاد در بسیاری از کشورها مورد توجه است. به منظور افزایش بهره وری اقتصادی موقوفات در کشور، مدیریت اقتصادی وقف در چهار فاز بررسی می شود. در دو فاز اول که شامل مبانی نظری و طراحی چارچوب مفهومی و نظام مسائل وقف […]
به گزارش پگاه خبر؛وقف و امور خیریه به عنوان یکی از مکانیسم های اقتصاد در بسیاری از کشورها مورد توجه است. به منظور افزایش بهره وری اقتصادی موقوفات در کشور، مدیریت اقتصادی وقف در چهار فاز بررسی می شود. در دو فاز اول که شامل مبانی نظری و طراحی چارچوب مفهومی و نظام مسائل وقف و اولویت بندی و تحلیل سیستمی آن است، ضمن آشنایی با موضوع، مسائل و مشکلات اثرگذار بر بهره وری وقف و امور خیریه شناسایی می شوند. پس از آن، در فاز سوم نمونه هایی از تجربیات بین الملل در حوزۀ وقف مطالعه شده و براساس آن، در فاز چهارم راهبردها و راهکارهایی برای بهره وری اقتصادی وقف ارائه می شود.
ضرورت و اهداف پژوهش
اگرچه آمار دقیقی از ارزش سرمایه های موقوفات کشور در دسترس نیست؛ اما تردیدی در ضرورت افزایش کارایی موقوفات در ایران وجود ندارد. این در حالی است که وقف به عنوان یکی از عناصر نهادی مهم در اقتصاد می تواند تأثیر بسزایی در بازتوزیع درآمدی، کاهش فقر و نیز حل مسائل اجتماعی داشته باشد. از این رو، ضروری است که مسائل و مشکلات فراروی وقف را شناسایی کرد و راهکارهای اجرایی برای افزایش بهره وری اقتصادی وقف مشخص شوند.
فازهای اجرایی پژوهش
برای تدوین راهکارهای اجرایی، این پژوهش در چهار فاز اجرا می شود که به شرح زیر است:
فاز یک: مبانی نظری و طراحی چارچوب مفهومی
در گزارش فاز نخست، مفهوم شناسی و بررسی دامنۀ مفاهیم حوزۀ وقف و امور خیریه، نوع شناسی از فرآیندهای اقتصادی وقف، رابطۀ وقف با نظامات اجتماعی، وقف و تأثیر آن در اقتصاد کلان، میانی، خرد و … انجام شد. در گام اول این نیاز احساس شد که یک ذهنیت مشترک بین پژوهشگران و سازمان ایجاد شود که بدین منظور در فاز نخست، یک چارچوب مفهومی برای این کار طراحی شد. این فاز، مفهوم شناسی و بررسی دامنۀ مفاهیم حوزۀ وقف و امور خیریه، نوع شناسی از فرآیندهای اقتصادی وقف، رابطۀ وقف با نظام های اجتماعی، وقف و تأثیر آن در اقتصاد کلان، میانی و خرد و … در برمی گیرد. در این مدل پیشنهادی، مسائل وقف به دو سطح خرد و کلان تقسیم شد. در سطح خرد فعالیت های اصلی نهاد وقف، شامل بازاریابی وقف و ایجاد موقوفات جدید، توجه به وقف جدید (نیات و روش های وقف)، صیانت از موقوفات، احیای موقوفات، ایجاد منفعت و اجرای نیت در نظر گرفته شدند و در سطح کلان، مسائل ساختاری و اجرایی اوقاف و نگاه فراسازمانی اوقاف، به عنوان دو موضوع اصلی در سطح کلان، در مدل الگوی مفهومی قرار داده شدند.
فاز دو: نظام مسائل وقف و اولویت بندی و تحلیل سیستمی آن
برای یافتن مسائل وقف در کشور، ضمن بررسی پیشینۀ پژوهش های انجام شده، مصاحبه های متعددی با مدیران و کارشناسان سازمان اوقاف در سه سطح ستاد، ادارۀ کل استانی و ادارۀ شهرستانی انجام شد. در نهایت، ده مسئلۀ اصلی سازمان اوقاف و امور خیریه که بر بهره وری وقف اثرگذار هستند، عبارت اند از:
-
عدم نقش آفرینی سازمان اوقاف در سیاست های کلان کشور و عدم سهم بری مشخص در حل مسائل اولویت دار
-
معطل ماندن و عدم استفاده از بخش مهمی از رقابت کشور، با وجود ظرفیت بالا به علت نداشتن الگو و مدل احیای موقوفات
-
کمبود منابع مالی برای سرمایه گذاری، جهت احیای موقوفات راکد
-
مشکلات در حوزۀ منابع انسانی، نظیر ضعف در توانمندی ها، ضعف در انگیزش سازمانی، مدیریت دانش و الگوی ارتقا
-
مشکلات ساختاری و عدم انعطاف سازمانی در سازمان اوقاف، مانند تمرکز مدیریتی برای تصمیم گیری های سرمایه گذاری
-
بازدارنده نبودن مجازات موقوفه خواری و تعرض به اموال وقفی
-
ذهنیت منفی مخدوش عموم مردم از سازمان اوقاف
-
عدم بهره برداری از موقوفات و توسعۀ فعالیت های اقتصادی براساس مطالعات آزمایشی و بررسی علمی و جامع ملاحظات جغرافیایی و منطقه ای
-
عدم آشنایی کافی مردم با چیستی وقف و ثمرات آن
-
ضرورت تغییر الگوی برنامه ریزی در اوقاف و حرکت به سمت برنامۀ محوری در سطح موقوفه (موقوفه محور) به جای برنامه ریزی کلی از بالا به پایین.