فقرپیشتاز درحوزه اجتماعی وشکاف طبقاتی درحال عمیق تر شدن است
فقرپیشتاز درحوزه اجتماعی وشکاف طبقاتی درحال عمیق تر شدن است

به گزارش پگاه خبر؛فقر موفق شد بالاترین نرخ تولید اشتغال را به خود اختصاص بدهد.درصنعت فقر از خردسال ترین شهروند تا کهنسال ترین افراد می توانند بدون تست اعتیاد وسوء پیشینه شاغل شوند والبته درآمدهای قابل توجهی داشته باشند که حاضر نیستند از آن دست بکشند. صنعت فقر به تولید مسکن های ارزان قیمت در […]

به گزارش پگاه خبر؛فقر موفق شد بالاترین نرخ تولید اشتغال را به خود اختصاص بدهد.درصنعت فقر از خردسال ترین شهروند تا کهنسال ترین افراد می توانند بدون تست اعتیاد وسوء پیشینه شاغل شوند والبته درآمدهای قابل توجهی داشته باشند که حاضر نیستند از آن دست بکشند.

صنعت فقر به تولید مسکن های ارزان قیمت در مناطق حاشیه ای شهر ها نیز پرداخته ودراین راه موفق ترین بوده است. دعوت از مهاجران برای حضور درخیابان شهرهای بزرگ وکوچک دیگر دستاورد این صنعت بزرگ است. مهاجرانی که از سایر کشور های همسایه به شهرهای ایران خصوصا استان فارس می آیند و از درآمدهای خود رضایت دارند. برابر آنچه دراخبار آمده است از حدود ۱۵۰کودک کار شناسایی وساماندهی شده ۸۵ درصد کودکان خارجی بوده اند ودراین رابطه باید از مسوولان استان پرسش شود که دقیقا اداره کل امور اتباع بیگانه در مرکز فارس مشغول انجام کدام وظیفه است؟

این روزها علی رغم آنچه سازمان بهزیستی در ماههای گذشته ودر اطلاع رسانی خود منتشر کرده بود ، کار ساماندهی کودکان کار خیابانی چندان توفیقی نداشته است واین کودکان بعلاوه سایر گروه سنی والبته بعضی معلولان همچنان در خیابانهای شهر شیراز مشاهده می شوند ودرآمدزایی می کنند. هرچند ریشه تمامی این معضلات در فقر خلاصه می شود اما باید فکری اصولی به حال این آسیب بزرگ نمود.

حضور کودکان وافراد در گروههای سنی در خیابانهای شهر شیراز خاص تکدی گری ویا سایر مشاغل کاذب نیست بلکه گسترش مواد مخدر نیز در سایه این نوع فعالیت به چشم می خورد . چرا که افراد با ظاهری کاملا مشهود به بلای اعتیاد در خیابانها حضور دارند و درکنار مصرف موادمخدر ، نسبت به فروش آن به متقاضیان اقدام می کنند. این افراد در پوشش تکدی گری وجمع آوری زباله حوزه توزیع ومصرف مواد مخدر را سرپا نگه میدارند بدون آنکه با مانع جدی مواجه باشند.

اصولا مانع تراشی برای این گروه اقتصادی به صلاح ومصلحت دولت و بانیان حوزه اجتماعی نیست چرا که برخورد با این گروه کثیر، مخارج سرسام آوری را طلب می کند و بانیان امور شهر واستان به مصلحت نمی بینند خود را درگیر این هزینه تراشی ها کنند.

کمک به این افراد به نوعی ترویج تکدی ، توزیع مواد مخدر وگسترش فحشاست. شب خوابی در خیابان ویا خانه های تیمی تدارک دیده شده از سوی مروجان این صنعت چندان امن نیست. در خبر های گذشته دراین مورد تذکرات پیوسته ای داده شده است اما همچنان این روند ادامه دارد. سوال اینجاست که چرا مردم به موسسات خیریه ای اعتماد ندارند وترجیح می دهند کمک های خود را بطور مستقیم به این افراد به ظاهرنیازمند ارایه دهند؟ این پرسشی بدون پاسخ است که می توان فرض کرد کمک های دراختیار موسسات بدست افراد نیازمند نمی رسد واز این جهت است که سلسله فقر ادامه دارد.

باید نگاهی از سر تامل به شاکله تشکیلاتی موسسات خیریه نمود. موسساتی که تلویحا در رقابت های انتخاباتی حضوری ملموس دارند. مدیران عاملی که مشخص نیست چه میزان دریافتی دارند و هیات مدیره هایی که احتمالا در برابر دریافتی های مدیران سکوت اختیار کرده اند.موسساتی که به بهانه خیریه بودن شاید قوانین کار را برای نیروهای تحت امر خود لحاظ نمی کنند و باقی قضایا .

باید دید چرا در چهار دهه گذشته فقر همچنان در کشور ساری وجاری است؟ چرا با وجود تمامی شعارها اما فقر پیشتاز در حوزه اجتماعی است وشکاف طبقاتی درحال عمیق تر شدن است؟ آیا سیر فقر متوقف خواهد شد ویا فقر به یک ابزار سیاسی درکشور تبدیل شده است ؟

فرزاد وثوقی روزنامه نگار

انتهای پیام/