به گزارش پگاه خبر؛امنیت غذایی یکی از وجوه امنیت ملی است و تأمین امنیت ملی از اهداف حاکمیت های سیاسی می باشد. امنیت غذایی تنها با عرضه کافی مواد غذایی در سطح جامعه تحقق نمی یابد بلکه نیازمند توزیع مطلوب، دسترسی مناسب و توانایی اقتصادی خانوارها در تأمین کالاهای غذایی نیز می باشد. میانگین مصرف […]
به گزارش پگاه خبر؛امنیت غذایی یکی از وجوه امنیت ملی است و تأمین امنیت ملی از اهداف حاکمیت های سیاسی می باشد. امنیت غذایی تنها با عرضه کافی مواد غذایی در سطح جامعه تحقق نمی یابد بلکه نیازمند توزیع مطلوب، دسترسی مناسب و توانایی اقتصادی خانوارها در تأمین کالاهای غذایی نیز می باشد. میانگین مصرف سرانه روزانه انرژی طی سال های ۸۷ الی ۹۷ در سطح خانوارهای شهری و روستایی ۲۷۳۰ کیلوکالری بوده که ۸۹ درصد از منابع گیاهی و ۱۱ درصد از منابع حیوانی تأمین شده است. سی درصد جامعه ایران از لحاظ دریافت انرژی دچار سوء تغذیه، بیست درصد در حد متعادل و پنجاه درصد دچار مصرف زیاد انرژی هستند.
ضرورت و اهداف پژوهش
بنا به تعریف سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد((FAO امنیت غذایی به معنی اطمینان از دسترسی فیزیکی و اقتصادی همه مردم به غذای کافی، مغذی و سالم در تمام اوقات برای داشتن فعالیت و زندگی سالم است. امنیت غذایی نه تنها مستلزم عرضه کافی و مستمر مواد غذایی و سالم و مغذی بودن غذا است، بلکه ناظر بر توزیع عادلانه و امکان دستیابی آسان و همیشگی همگان به غذا نیز هست. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل سوم( بند ۱۲ و ۱۳) و در اصل چهل وسوم(بندهای ۱ و ۹) بر ضرورت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه تغذیه و تأمین نیازهای اساسی انسان از جمله خوراک و افزایش محصولات کشاورزی و دامی تا مرحله خودکفایی تأکید شده است. امنیت غذایی یکی از وجوه مهم امنیت ملی است و تأمین امنیت ملی یکی از اصلی ترین اهداف و تکالیف حاکمیت های سیاسی محسوب می شود.
تاریخ روابط بین کشورها نشان می دهد که کشورهای قدرتمند در بیشتر موارد از مواد غذایی به عنوان سلاح به مثابه حربه ای سیاسی برای ایجاد فشار هر چه بیشتر علیه کشورهای دیگر استفاده می کنند و به همین جهت سعی کشورها بر این است که در تأمین مواد غذایی مهم و اساسی در حد شکنندگی قرار نگیرند و سهم قابل قبولی از آن را با تکیه بر بکارگیری ظرفیت های کشور به منظور افزایش تولیدات داخلی برای خود حفظ کنند. نظام عرضه غذا و تحقق امنیت غذایی یک مقوله فرابخشی بوده و در حیطه مسئولیت سازمان ها و بخش های مختلف کشور به طور هماهنگ و مرتبط با هم قرار دارد؛ در واقع امنیت غذایی مصداق عینی موضوع راهبردی است که تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، فناوری و بین المللی قرار دارد.
در سال ۹۷ به طور متوسط هر خانوار شهری ۹۵ میلیون ریال و هر خانوار روستایی ۸۰ میلیون ریال سالانه صرف هزینه های خوراکی و دخانی کرده اند که به ترتیب شامل ۲۴ و ۳۷.۴ درصد کل هزینه های خانوار بوده است. درآمد و کل هزینه خانوارهای شهری نسبت به خانوارهای روستایی در کلیه سال های مورد بررسی بیشتر بوده است. در طول سی سال منتهی به ۱۳۹۷ رشد سالانه درآمد و کل هزینه یک خانوار شهری به ترتیب ۲۱.۷ و ۱۹.۹ درصد و یک خانوار روستایی ۲۰.۶ و ۱۹.۷ درصد بوده است. امنیت غذایی تنها با عرضه کافی مواد غذایی در سطح جامعه تحقق نمی یابد بلکه نیازمند توزیع مطلوب، دسترسی مناسب و توانایی اقتصادی خانوارها در تأمین حداقل کالاهای غذایی نیز می باشد.
نابسامانی های اقتصادی نظیر بیکاری و کاهش قدرت خرید به عدم تعادل در دسترسی به غذا بین گروه ها و طبقات اجتماعی دامن می زند، لذا عواملی مانند کارایی سیاست های حمایتی از تولیدات کشاورزی، نظام توزیع و عرضه مواد غذایی، الگوی مصرف و تغذیه، نظام یارانه کالاهای اساسی، وضعیت اشتغال، توزیع درآمد سیاست تجارت خارجی و فرهنگ تغذیه ای بر آن تأثیرگذار است.
میزان مصرف انرژی توسط افراد جامعه
مقدار انرژی مصرفی سرانه در سه دهک کم درآمد جامعه (دهک های اول، دوم و سوم) که سی درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند، در طول سال های ۸۷ الی ۹۷ بین ۱۹۰۴ و ۲۳۲۳ کیلوکالری در روز بوده که بین ۱۰ تا ۲۶ درصد کمتر از مقدار انرژی توصیه شده در سبد مطلوب غذایی یعنی ۲۵۷۳ کیلوکالری بوده است. متوسط انرژی مصرفی خانوارهای شهری و روستایی دو دهک چهارم و پنجم (بیست درصد افراد جامعه) ۲۴۸۸ کیلوکالری در روز یعنی نزدیک به مقدار توصیه شده بهداشتی است و متوسط دهک های پنجم و ششم و هفتم (بیست درصد افراد جامعه)، ۲۷۷۸ کیلوکالری در روز بوده که حدود هشت درصد بیشتر از حد توصیه شده می باشد و متوسط مصرف دهک های هشتم، نهم و دهم (سی درصد افراد جامعه با درآمد بالا)، ۳۴۸۹ کیلوکالری در روز بوده که حدود ۳۶ درصد بیشتر از حد توصیه بهداشتی، انرژی مصرف کرده اند.
در مجموع میانگین مصرف سرانه روزانه انرژی طی سال های ۸۷ الی ۹۷ در سطح خانوارهای شهری و روستایی ۲۷۳۰ کیلوکالری بوده که ۸۹ درصد آن از منابع گیاهی و ۱۱ درصد از منابع حیوانی تأمین شده است در صورتی که توصیه بهداشتی ۸۳ درصد از فرآورد های گیاهی ۱۷ درصد از فرآورده های حیوانی می باشد. در واقع می توان گفت صرف نظر از منابع تأمین انرژی، سی درصد جامعه ایران از لحاظ دریافت انرژی دچار سوء تغذیه، بیست درصد در حد متعادل و پنجاه درصد جامعه نیز دچار مصرف زیاد انرژی هستند.
میزان مصرف پروتئین توسط افراد جامعه
مقدار مصرف سرانه پروتئین در کلیه دهک های جامعه با روند کاهشی مواجه بوده است و متوسط ۱۱ ساله (۸۷ الی ۹۷) نشان می دهد که هفتاد درصد افراد جامعه کمتر از حد توصیه بهداشتی (۸۳.۵ گرم در روز) پروتئین مصرف کرده اند. دهک های اول، دوم و سوم به طور متوسط حدود ۳۲ درصد، دهک های چهارم و پنجم حدود ۱۹ درصد، دهک های ششم و هفتم ۸ درصد کمتر از حد توصیه شده و دهک های هشتم، نهم و دهم حدود ۱۷ درصد بیشتر از حد توصیه شده بهداشتی، پروتئین مصرف کرده اند. مجموعاً میانگین مصرف سرانه روزانه پروتئین طی سال های ۸۷ الی ۹۷، حدود ۷۶ گرم در سطح خانوارهای شهری و روستایی بوده که ۷۱ درصد آن از منابع گیاهی و ۲۹ درصد از منابع حیوانی تأمین شده است؛ در حالی که توصیه بهداشتی به ترتیب شصت و چهل درصد می باشد.
اقدامات پیشنهادی به منظور بهبود امنیت غذایی در ایران
در ادامه اقداماتی در جهت بهبود امنیت غذایی در ایران ارائه شده است.
-
تدوین برنامه بلندمدت توسعه کشاورزی به عنوان بسته ای از استراتژی کلان پیشرفت کشور و حرکت در چارچوب آن
-
تأمین و تحقق سرمایه گذاری های مورد نیاز بخش کشاورزی، افزایش توانایی های علمی و تکنولوژیکی، افزایش ظرفیت و توان مدیریتی و بهبود فضای کسب وکار در بخش
-
تلاش و کوشش کلیه بخش ها به طور هماهنگ و مرتبط باهم در جهت تأمین عرضه مستمر و پایدار آن
-
تغییر نگرش مسئولین از سطح کلان امنیت غذایی (عرضه در سطح ملی) به مصرف در خانوار مبتنی بر سبد مطلوب غذایی و پایش مستمر وضعیت غذا و تغذیه در جامعه و تعیین سالانه خط فقر غذایی
-
تعریف جامع و تدوین مکانیسم های حمایتی از اقشار زیر خط فقر غذایی
-
دستیابی کلیه افراد جامعه به غذای کافی و مطلوب و سلامت تغذیه ای و متناسب سازی سهم فرآورده های حیوانی و گیاهی در سبد غذایی خانوارها