به گزارش پگاه خبر؛سوء مدیریت اب که در حال حاضر منجر به نابودی ذخایر ابی کشور شده است، در اینده فاجعه بزرگی را ایجاد خواهد کرد. مهم ترین مولفه در انتخاب الگوی کشت در ایران، اب است. معیارهای الگوی کشت از منظر بهره وری اب، عبارتند از وزن محصول، وزن ماده خشک غذایی، کالری، ارزاوری […]
به گزارش پگاه خبر؛سوء مدیریت اب که در حال حاضر منجر به نابودی ذخایر ابی کشور شده است، در اینده فاجعه بزرگی را ایجاد خواهد کرد. مهم ترین مولفه در انتخاب الگوی کشت در ایران، اب است. معیارهای الگوی کشت از منظر بهره وری اب، عبارتند از وزن محصول، وزن ماده خشک غذایی، کالری، ارزاوری و ارزش جغرافیایی اب. انتخاب اولویت در معیارهای الگوی کشت به اهداف سیاسی در بهره وری اب بستگی دارد. در شرایطی که معیار ارزش جغرافیایی اب قابل اعمال نباشد، تحمیل معیارهای چهارگانه به کشاورز، علاوه بر اثرات سوء اقتصادی می تواند به معیشت کشاورزان ضربه بزند که منجر به بی اعتمادی ایشان به مسئولان می شود.
ضرورت و اهداف پژوهش
ذخایر ابی در بیشتر حوضه های ابریز کشور، به ویژه فلات مرکزی ایران مدت ها است که در معرض نابودی قرار گرفته است. افت شدید سفره های اب زیرزمینی، خشک شدن بسیاری از قنات ها و … نشان از فاجعه ای دارد که تبعات زیست بومی ناگواری بر جای خواهد گذاشت. فاجعه ای که به دلیل سوء مدیریت اب در کشور به وجود امده و ادامه حیات مردم را به خطر انداخته است. این پژوهش به منظور شناسایی معیارهایی برای تصمیم گیری درباره الگوی کشت از منظر بهره وری اب، بررسی نتایج استفاده از معیارهای مختلف الگوی کشت در خصوص محصولات منتخب، و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی توصیه های ارائه شده در حوزه الگوی کشت، تدوین شده است.
معیار اصلی الگوی کشت
یک الگوی کشت مناسب می تواند در ابعاد سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی بررسی شود و هر کدام از این ابعاد، معیاری برای الگوی کشت در هر حوضه ابریز محسوب می شود. لازم به ذکر است که مهم ترین م ولفه در انتخاب الگوی کشت، اب است؛ چرا که تغییر الگوی کشت در شرایط اضطراری مانند جنگ، تحریم های غذایی و … با دستورهای امنیتی قابل برنامه ریزی است، اما طبیعت و مخازن اب زیرزمینی هرگز دستور امنیتی نمی پذیرند. برداشت بیش از اندازه از ذخایر اب زیرزمینی و افت سطح ذخایر منجر به نشست مخازن اب زیرزمینی می گردد. در این صورت مخزن اب غیر قابل نفوذ شده و تا ابد کارکرد خود را از دست می دهد. بنابراین مسئولان باید امنیت ابی را مقدم بر امنیت غذایی در نظر بگیرند.
بررسی معیارهای الگوی کشت از منظر بهره وری اب
این معیارها به شرح زیر است:
-
معیار وزن محصول تازه: وزن کالای کشاورزی تولید شده، به ازای مصرف یک متر مکعب اب؛ تنها استفاده معقول از این معیار، فراهم شدن امکان مقایسه کشت محصولی خاص در دشت ها و حوضه های ابریز گوناگون است که می تواند مزیت نسبی جغرافیایی برای تولید محصول خاص را نشان دهد. این معیار برای مقایسه کشت یک محصول با محصولی دیگر قابل استفاده نیست.
-
معیار وزن ماده خشک غذایی: وزن ماده خشک خوراکی تولید شده به ازای مصرف یک متر مکعب اب برای انسان؛ این معیار، نشات گرفته از نگرش خودکفایی غذایی است و توجهی به جنبه های اقتصادی ندارد. خودکفایی غذایی بر این اصل استوار است که تولیدات داخلی مواد غذایی اساسی به اندازه ای باشد که کشور را از وادرات ان بی نیاز کند.
-
معیار کالری: سنجش میزان کالری غذای تولید شده با مصرف یک متر مکعب اب؛ این معیار در کشورهایی مورد استفاده قرار می گیرد که نمی توانند نیاز غذایی خود را از بازارهای بین المللی تامین کنند. درواقع این معیار، محصولاتی که مصرف مستقیم غذایی یا تولید انرژی کمی دارند، ولی از نظر اقتصادی با ارزش هستند را در بر نمی گیرد.
-
معیار ارزاوری: ارزاوری کالای تولید شده تحویل روی کشتی به ازای هر متر مکعب اب مصرف شده؛ این معیار بیشتر در کشورهایی که قدرت تولید محصولات گوناگون برای بازارهای جهانی را دارند، کاربرد دارد. در واقع ارزاوری دلیلی بر باصرفه بودن یا نبودن کشت محصول نیست و تنها قیمت فروش کالا به ازای مصرف یک متر مکعب اب را نشان می دهد.
-
معیار ارزش جغرافیایی اب: بر اساس این معیار، سهم همه اورده های دیگر (به جز اب) نظیر کود، کارگر و … از ارزش کالا کسر، و باقیمانده، اورده یک متر مکعب اب در تولید ان کالا تلقی می گردد. این معیار در شرایط فعلی اقتصاد ایران کارایی ندارد.
ارزیابی معیارهای الگوی کشت
هر کدام از معیارهای ذکر شده برای الگوی کشت نتایج متفاوتی به دست می دهند که ارجحیت گذاشتن بین ان ها به دیدگاه های بلند مدت اقتصادی و اهداف سیاسی در بهره وری اب بستگی دارد. در شرایطی که معیار ارزش جغرافیایی اب قابل اعمال نباشد، تمسک نسنجیده به معیارهای چهارگانه دیگر در اظهار نظرهای کارشناسی و تحمیل انها به کشاورز، علاوه بر اثرات سوء اقتصادی می تواند با ضربه زدن به معیشت کشاورزان، سبب بی اعتمادی ایشان به ارکان حکومتی شود. برای نمونه، انتخاب معیار دوم که مدنظر بسیاری از مسئولان است، کشت گندم را ده برابر نسبت به کشت پسته و چهار برابر نسبت به کشت زرشک ارجحیت می نهد. در حالی که کاشت هندوانه که می تواند در بعضی مناطق درامد کشاورز را افزایش دهد، در این الگوی کشت اصلا جایگاهی ندارد. انتخاب معیار چهارم منجر به ارجحیت کشت پسته به میزان ده برابر، کشت زرشک یازده برابر و کشت هندوانه دوازده برابر نسبت به کشت گندم می شود.
در حال حاضر، دستور دولتی مبنی بر عدم کاشت هندوانه با انگیزه حفظ ذخایر ابی کشور اتخاذ شده است. میزان اب مجازی در سیزده میلیون تن گندم که نیاز سالانه کشور می باشد، ۲۱ میلیارد متر مکعب است؛ این در حالی است که اگر همه این مقدار گندم با واردات تامین شود و ارز مورد نیاز از طریق کشت و صادرات هندوانه تامین گردد، مقدار اب مجازی صادر شده کمتر از چهار میلیارد متر مکعب خواهد بود. در سال های اخیر و علی رغم توصیه های کارشناسان، گندم کاران فارس و خراسان به کشت پسته و زعفران روی اورده اند و در کرمان نیز علی رغم نهی مکتوب کارشناسان استانی، کشت هندوانه از سوی کشاورزان همچنان باصرفه ترین کشت تشخیص داده می شود. این موضوع، نشان از شعور کشاورزان ایران در مواجهه با نظرات ناپخته مسئولین دارد.
انتخاب معیار دوم که مبتنی بر خودکفایی در تولید محصولات غذایی اساسی است، سیاستی است که بعد از انقلاب به منظور حفظ امنیت غذایی از سوی مسئولان پیگیری شده است. واردات مواد غذایی در بدترین شرایط بحران و تحریم نیز ازادانه صورت پذیرفته است. بنابرین در حوزه امنیت غذایی کشور، مسئولان به جای خودکفایی همه ساله، باید برای خود اتکایی در تولید مواد غذایی در هنگام ضرورت اقدام می کردند. عدم اصرار بر خودکفایی سالانه می توانست ذخایر ابی مطمئنی را دست نخورده بگذارد تا در هنگام ضرورت ظرف شش تا هشت ماه با تغییر کشت به محصولات استراتژیک، خودکفایی موقت ممکن گردد. متاسفانه اصرار مسئولان بر خودکفایی هر ساله، موجب حرج کشاورزان و هدر رفتن ذخایر ابی شده است که نتیجه ان، مواجه شدن کشور با چالش جدی تامین غله در صورت بروز تحریم غذایی است.
جمع بندی
نابودی ذخایر ابی نشان از فاجعه ای دارد که به دلیل سوء مدیریت اب در کشور به وجود امده است. هدف از انتخاب معیار وزن ماده خشک غذایی، حفظ امنیت غذایی است و این معیار مبتنی بر خودکفایی در تولید محصولات غذایی اساسی است. اصرار مسئولان بر خودکفایی هر ساله منجر به هدر رفتن ذخایر ابی شده است. این در حالی است که عدم اصرار بر خودکفایی سالانه می توانست ذخایر ابی را حفظ کند و در مواقع ضرورت، با تغییر کشت به محصولات استراتژیک خودکفایی موقت ایجاد شود.
مریم حسنی
انتهای پیام/