روابط عمومی،خیلی دور و خیلی نزدیک.
روابط عمومی،خیلی دور و خیلی نزدیک.

در یک نگاه عامیانه روابط عمومی را می توان یکی ازبخش های زیر مجموعه سازمان یا در شکل فعلی آن ، زیر مجموعه مدیریت سازمان،برای پیگیری یک سلسله امور ابتدایی ودیکته شده تعریف نمود. در حالت فوق، دفاع از سازمان یا مدیرسازمان،همچنین پر کردن چاله چوله های خواسته وناخواسته ،پاسخهای دندان شکن به منتقدین، چیدمان […]

در یک نگاه عامیانه روابط عمومی را می توان یکی ازبخش های زیر مجموعه سازمان یا در شکل فعلی آن ، زیر مجموعه مدیریت سازمان،برای پیگیری یک سلسله امور ابتدایی ودیکته شده تعریف نمود.
در حالت فوق، دفاع از سازمان یا مدیرسازمان،همچنین پر کردن چاله چوله های خواسته وناخواسته ،پاسخهای دندان شکن به منتقدین، چیدمان صندلی های یک مراسم وتنظیم سین برنامه ،گرفتن عکس های خبری از حلقه اولی های هرسازمان،دعوت از قاری و مجری وخواننده،نصب اقلام تبلیغاتی مناسبتها و زدن ساز آنهم فقط از نوع موافقش، تنها وظایفی است که بردوش روابط عمومی سنگینی می کند.
وباز درهمین وضعیت ، هیچکس مجال ومیدان نقد از سازمان را نمی یابد واگرهم احیاناً بیابد، از تیر رس حجمه ها وحملات روابط عمومی درامان نخواهد بود.
اما در مدل علمی وکاربردی روابط عمومی،داستان به گونه دیگری است.
اطلاع رسانی هدفمند ، زمینه سازی و مهیانمودن شرایط آشنایی مخاطبین خاص وعام با حقوق خود درسازمان و آموزش نحوه دست یابی آسان به این حقوق را ، بخش اصلی وظایف مهم ومغفول مانده روابط عمومی می توان برشمرد.
دراین حالت روابط عمومی به عنوان وکیل مدافع مخاطبان ومشخصاً ارباب رجوع در سازمان، ایفای نقش می نماید.
همچنین روابط عمومی با بسترسازی وایجاد ارتباط مستمر،منظم ومنضبط صاحب نظران و منتقدین باحلقه اولی های سازمان، مقدمات وموجبات تصحیح نگرش ها،روش هاو مسیرهای سازمان رافراهم می نماید.
کشف میانبرهای جدید برای کیفیت بخشی به خدمات و سرعت دهی دست یابی مراجعین به مقاصدشان را ،وظیفه مکمل واساسی روابط عمومی می توان بیان نمود.
در شکل صحیح آن، خروجی مجموعه اقدامات روابط عمومی، می بایست عمیقاً رضایت وخشنودی مراجعین به سازمان را فراهم آورد،که البته دردست یابی به این شرایط آرمانی،پیش نیاز وشرط لازم این خواهد بود که حلقه اولی های سازمان این مهم را در دستور کار خود قرار دهند وگرنه دراین رابطه هرگونه تلاشی با شکست روبه رو خواهد بود.
روابط عمومی به نمایندگی از افکارعمومی در سازمان حضور می یابدو دراین مسیر،حقوق متقابل سازمان ومخاطبین را با در اولویت قراردادن نیازهای مراجعین ومنافع بلندمدت سازمان در کسب مقبولیت، دریک سیراعتمادسازانه، به صورت جدی پیجویی و پیگیری می نماید.
در وضعیت کنونی ادامه روند بیمارگونه اما مرسوم در روابط عمومی ها،سبب ساز افزایش شکاف مابین مردم ونظام اجرایی کشور خواهد گردید،حال آنکه شناخت وحذف قواعد دست وپاگیر و”ترمیم فاصله ی بین دولت ملت”را ماموریت اصلی روابط عمومی باید دانست.
باید بدانیم که اساساًبکارگیری روابط عمومی با شیوه نوین آن، اختصاص به دولتهایی دارد که بنای گفت وگو با مردم وپاسخگویی به مردم را دارند،حال این سیاست گزاران ودست اندرکاران سازمان هستند که بایدانتخاب کنند،ادامه روند فعلی ارتباطات وسیر نزولی جایگاه ومحبوبیت عمومی سازمان را ویا تمرکز براجرای بی کم وکاست جریان آزاد و روان اطلاعات وکسب رضایتمندی مخاطبان و مقبولیت پایداردر بلندمدت با پذیرفتن وتنظیم سهم موثر روابط عمومی براساس تعاریف نوین آن را.
بااحترام
حسین خبیری